مصرف قند از گذشته تا امروز
طبیعت در نظر داشت که ما قند گیاهی را مصرف کنیم و هر جا نشاسته یا قند حضور داشت، فیبر هم بود. این نکته مهم است زیرا وجود فیبر سرعت جذب قند را کاهش میدهد. امروزه اکثر قفسه های سوپرمارکت ها پر از محصولاتی است که عمدتاً حاوی نشاسته و قند هستند. از نان سفید و بستنی گرفته تا شیرینی ها، آب میوهها و ماست های شیرین، هیچ کدام فیبر ندارند. آنها به طور کلی در طول فرایند پردازش و تصفیه مواد غذایی صنعتی ناپدید میشوند، زیرا وجود آنها مدت ماندگاری محصولات را به خطر میاندازد. ما در این مقاله به این نتیجه می رسیم که چرا بیشتر از قبل قند میخوریم؟ با ما همراه باشید…
خودتان هم میتوانید آن را تجربه کنید:
یک توت فرنگی تازه را یک شب در فریزر قرار دهید. صبح روز بعد آن را بیرون بیاورید و بگذارید که یخ آن آب شود. اگر بخورید میبینید که نرم است. زیرا الیاف در طی فرآیند انجماد و از انجماد درامدن تکه تکه شده اند. فیبرها هنوز وجود دارند اما بافت آنها تغییر کرده است.
یک توت فرنگی تازه؛ و همان توت فرنگی بعد از اینکه از حالت انجماد درآمد
فیبرها اغلب هنگام تبدیل مواد غذایی به محصولات سوپرمارکتی حذف میشوند. حذف فیبرها به آنها اجازه میدهد تا سال ها بدون تغییر بافت منجمد، ذوب و ذخیره شوند. برای مثال در آرد سفید، فیبرها در جوانه و سبوس (پوسته بیرونی) دانه گندم یافت میشود که در هنگام آسیاب شدن برای تولید نان صبحانه حذف میشود.
هنگامیکه قسمت های غنی از نشاسته گیاهان تصفیه شده و به محصولات سوپرمارکتی تبدیل میشوند، فیبر آنها از بین میرود. دانهها و ریشه های سرشار از فیبر به نان سفید یا چیپس سرشار از نشاسته (معمولاً با اضافه شدن شکر) تبدیل میشوند.
تبدیل مواد غذایی به محصولات سوپرمارکتی و صنعتی نیز باعث افزایش قند آنها میشود به این ترتیب که فیبرها حذف شده، سپس نشاسته و قندها تغلیظ میشوند.
صنایع غذایی خواستار تقطیر و تغلیظ پر طرفدارترین طعم و مزه در طبیعت است: شیرینی.
شاید از خود بپرسید که چرا علاقه ما به شیرینی بیشتر است و چرا بیشتر از قبل قند میخوریم؟ به این دلیل که در عصر حجر شیرینی مترادف بود با غذایی که بی خطر و پر از انرژی است.
هنگامیکه ما شیرینی میخوریم، مغز ما پر از دوپامین میشود، همان ماده ای که هنگام رابطه جنسی، بازی های ویدیویی، رسانه های اجتماعی یا با اثرات مضرتر هنگام نوشیدن الکل، سیگار کشیدن یا استفاده از مواد مخدر ترشح میشود.
دریافت رژیم غذایی زیر نظر متخصص
خانم بیتا زاهدی کارشناس تغذیه با تحقیق و مطالعه و همچنین ترجمه کتاب انقلابی در تغذیه توانسته است که ریشه تمایل انسانها به خوردن بیشتر و تغییر سبک زندگی انها را به خوبی درک کند از این رو می تواند به شما کمک کند تا بهترین رژیم غذایی را برای بدن شما پیشنهاد دهد برای دریافت مشاوره آنلاین تغذیه می توانید با این شماره در واتس آپ در ارتباط باشید: 09120792957
در تحقیقی که در سال 2016 انجام شد موش ها مجهز به اهرمی بودند که میتوانستند عصب های دوپامینرژیک خود را فعال کنند (با یک حسگر نوری خاص). موشها بارها و بارها زمان خود را صرف کار با اهرم میکردند. آنها از خوردن و آشامیدن دست کشیده بودند، به طوری که محققان مجبور شدند آزمایش را پایان دهند وگرنه موش ها میمردند. مصرف دوپامین باعث شده بود نیازهای اولیه خود را فراموش کنند. به عبارت دیگر: حیوانات و انسانها، دوپامین را واقعاً دوست دارند و خوردن مواد غذایی شیرین یک راه آسان برای ترشح شدن آن است.
گیاهان قند یا گلوکز، فروکتوز و ساکاروز را در میوههای خود متمرکز کرده اند. انسان ها نیز در طول هزاران سال با انتخاب و کشت گیاهانی با میوههای شیرین به دنبال دوپامین بوده اند.
موز قدیمی(عکس بالا) همان خصوصیات طبیعی را داشته است: فیبر زیاد، قند نسبتاً کم. موز قرن بیستم (عکس پایین) که نتیجه تعییرات زیاد با هدف کاهش فیبر و افزایش قند است.
در سمت چپ، یک هلو از شش هزار سال پیش و در سمت راست، هلوی قرن بیستم را نشان میدهند. میوههایی که امروز میخوریم بزرگتر و شیرین تر از قبل هستند .
در قرن هفدهم با جوشانیدن نیشکر و کریستال کردن آن، شکر (که از ساکاروز گرفته شده) را تولید کردند که بسیار محبوب بود. با گذشت زمان منابع شکر متنوع شد مثلا امروزه میدانیم که چگونه ساکاروز را از چغندر و ذرت نیز استخراج کنیم.
میوههایی مانند گیلاس و آبنبات ها حاوی قند هستند. اما در آبنبات ها غلظت شکر فوق العاده بالا است.
حتی گوجه فرنگی نیز مدل شیرین تر دارد که همان کچاپ است .
حضور شکر در زندگی روزمره مان دارای تکامل تدریجی بوده که به طور تصاعدی در حال افزایش است. ما از خوردن میوههای فصلی، با فیبر بالا و مقدار کم ساکاروز در دهه 1800 (که شکلات وجود نداشت) رسیدیم به مصرف سالانه بیش از 40 کیلوگرم شکر برای هر نفر . ماده غذایی اعتیادآوری که مغز ما به شدت علاقمند است (شیرینی و دوپامین لذتی نامحدود به ما میدهد).
آزمایش بالا روی موشها ثابت میکند که ما بی اختیار تمایل به خوردن یک آبنبات داریم.
از آنجایی که ما برای زیستن به قند نیاز داریم و از طرفی منبع لذت نیز به شمار میرود، بجاست که این سوال را بپرسیم: اگر مقدار بیشتری از آن بخوریم، چه مشکلی پیش میآید؟
بستگی به مقدار مصرف آن دارد. اگر به گیاه آب زیاد بدهید زرد میشود و اگر به انسان بیش از حد اکسیژن بدهید، غش میکند. در مورد قند هم همینطور است. هر یک از ما یک ظرفیت مصرفی داریم و اگر اضافه بر آن مصرف شود به ما آسیب میرساند. اغلب بدون اینکه خودمان آگاه باشیم، این اتفاق میافتد.
برای اطلاعات مفید درباره ساختار تغییر در مواد غذایی مصرفی می توانید کتاب انقلابی در تغذیه از جسی اینجاسپه را تهیه و مطالعه نمایید.